ای دل حدیث صبر شنیدن ز بهر چیست


زهر است در پیاله، چشیدن ز بهر چیست

ای عیش غم که مرهم آسایش منی


در زخم سینه نرم خلیدن ز بهر چیست

کشت وفا عزیز تر است ای نسیم وصل


چندین به شوره زار وزیدن ز بهر چیست

این دشت را سموم نسیم است و شعله آب


این سبزه را امید دمیدن ز بهر چیست

عرفی خمار عشق عذابی است بس الیم


جامی بکش، عذاب کشیدن ز بهر چیست